- منم آن خسته دل خداوندا هزاران آرزو دارم
- هزاران زخم بر سینه زیاران مو بمو دارم
- دلم را بیش و کم گاهی سرایی کرده اند بی مهر
- چنین نامردمی این زخم کهنه را اَزو دارم
- ازو که با سلامی گرم صفای سینه ام بگرفت
- همی دانم که در برزخ چون اورا روبرو دارم
- گهی بازور و باتزویر ریا کردند و بر بَستند
- رَه میخانه مارا !! ایساقی عَدودارم
- فَغان و ناله و غوغا شده همراه و همدردم
- دریغ افسوس که نه آبُ و شرابی در سَبو دارم
- سبو بشکسته لیلایم گرفتار دَد و دیو است
- درین وادی درین برزخ سرابی روبرو دارم
- چگونه دام برچینم شوم ناجی درین دوران
- توسل بر خدای مهربان کردم درین دنیای وانفسا چو او دارم
- یکی از آرزوهایم زیارت خانه ات باشد با بینش
- که با دلبر بگیرم دست دست همه جا دل به او دارم
- خداوندا تو آگاهی و درد دوست میدانی
- کمک کن پیرو را یارب که عمر رفته را در چشم او دارم
-