تنها در خانه

ادبیات

تنها در خانه

ادبیات

روزگار خوب


 روزگاری که تو هستی زیباست 

عطر تو پابرجاست 
عشق تو هم با ماست 
غرق افکار و مرام تو شدم 
بی تو اما سخت است 
ساکت و سرد و خموش 
تو که هستی همه جا نورانی ست 
کی دگر باره شبم طو فانیست 
ساحل امن تو را ارج نهم 
سینه ام نیست سراب 
همه عشقاست  و امید 
که تقدیم تو میگردد باز 
پیرو
 روزگارم خوش و خرّم ، زیباست 
روزگاری که پر از رویاهاست
پیرو م گشته معاصر با من
عطر رویایی پیرو به فضاست
من چقدر آدم شادی هستم
که دلم ثروت پیرو داراست
غرق افکارشم و دانش او
عشق دیرینه پیرو با ماست
ساکت و سردم اگر مبهوتم
که چرا من این جا او آ نجاست
کاش طوفان شود از غصه من
که دلم در غم عشقش دریاست
می نویسم که بگویم تبریک
روز ، روز دوستی در دنیاست
باد ایام به کامت و مبارک روزت
که به دل از غم تو صد غوغاست . . .
عادل فنائی

 

نظرات 2 + ارسال نظر
بنت الهدی سه‌شنبه 21 مهر 1394 ساعت 23:14

به سان رود...

که در نشیب دره..

سر به سنگ می زند...

رونده باش...

امید هیچ معجزی ز مرده نیست...

زنده باش...

«هوشنگ ابتهاج»

عادل فنائی دوشنبه 20 مهر 1394 ساعت 23:54 http://adelfanaei.blogsky.com/

سلام . شعرتون واقعاً زیبا بود . دست مریزاد . . .

روزگارم خوش و خرّم ، زیباست
روزگاری که پر از رویاهاست
پیرو م گشته معاصر با من
عطر رویایی پیرو به فضاست
من چقدر آدم شادی هستم
که دلم ثروت پیرو داراست
غرق افکارشم و دانش او
عشق دیرینه پیرو با ماست
ساکت و سردم اگر مبهوتم
که چرا من این جا او آ نجاست
کاش طوفان شود از غصه من
که دلم در غم عشقش دریاست
می نویسم که بگویم تبریک
روز ، روز دوستی در دنیاست
باد ایام به کامت و مبارک روزت
که به دل از غم تو صد غوغاست . . .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد