انعکاس نور زهره در فضای اسمان
جام زیبائی زاشگ چشم پر گردیده زهجر
[
حضرت ادم برون گردید زجنت ای حبیب
مکر ابلیس لعین ای یار من بی ادعاست
شعر تلخ بسیار زیبا است برایم ای حبیب
شعر زیبای شما مواج دریایی بود بی انتهاست
متنظر هستم به روی نوگلی زیبا و ناز
پرسید عزیزی از نگاری گر حق بدهد ی اختیاری
این حافظه جز سنگ طلا نیست
فاطمه رنجبر است دختری با سن جوان
مهربان هست و رئوف صادق و با ایمان است
باحجاب است وبیزار زِ کذب و زود رنج
سَطح تحصیل چه باشد اَدبش والا است
در فصول سال زاده آبان باشد
رنگ عشق او مشگی ی درمان باشد
هر زمان کز وطن خویشتن آیدیادم
به فلک می رسد از عشق وطن فریادم
جان بقربان وطن بادکه در مکتب عشق
بجز از عشق وطن یاد نداد اُستادم
احمد شاهرخیان --معاصر
خلیج فارسم من بازوی سُتوار عمانم
ز هرمز تا هویزه بی قرار از عشق ایرانم
چو مروارید کیش از گردن ایران در آویزم
چو کارون آب نیلی را به کام نیشکر ریزم
محمد تقی حر آبادی فراهانی --معاصر
ای عرب بنشین به جایت جُرم خود سنگین نکن
تو خلیج فارس را بانام خویش ننگین نکن
این خلیج از سالها در مُلک ایران بوده است
آب آنرا ای عرب باخون خود رنگین نکن
کاظم حمیدی شیرازی (کاظم)معاصر
ایران من ای خاک همایون من ایران
ای عشق تو آمیخته با خون من ایران
ای منبع الهام من ای شور رتو جاری
در شعر تر و نغمه موزون من ایران
حسین منزوی --معاصر
برگزیده از کتاب نمک کلام --بخش وطن
قشنگ ترین پستی که یک پسر گذاشته بود:
گاهی اوقات ما مردها چقدر بی رحمانه برای نوازشی شهوت می طلبیم ...
گرمی و عشق وجود با اِنجماد هَمراه شد
سِینه مالامال دردپرُ کینه و پر آه شد
سر به زانوی غم از خانمان جامانده ام
از چه رو اینعشق،از راه حق بیراه شد
غم بِسان شُعله سُوزانَد شَب وروز مرا
شادی و عشق و اُمید گوئی تو اَندر چاه شد
اُستِوار بود این بَدن مُحکم چو کوهِ صخره ای
صخره ها نابود گردید و سَبُک چون کاه شد
هَمره باد خَزان این سو و آنسو می پرید
تا که از سرمای عشق دراین شِتا آگاه شد
آسمانم بی ستاره گشت و ظُلمَت در دلَم
آسمان امشَبم تاریک گشت بی ماه شد
پیرو گویا برزخ و دوزخ بوَد این زندکی
عاقبت پایان بگیرد آخِر اینراه شد
یاقوت و درُ در برتان هیچ نیست
به عادل فنائی ترک ملکانی، سلام دارم من ای یارا
فرشته در برش دارد و حورالعین دانا را
مگر شیراز تُرک دارد که حافظ حاتم طائی شده یکدم
که با یک خال هندویش ببخشد او سمرقند و بخارا را
سلام و صد سلام استاد خوش محضر نگارا !
علی آقای پیـــــــــــرو ! بهترین استاد ! یارا !
شما خود حاتم طایی به بذل مهــر می باشید
دگـــــــر لطفاً نکن شرمنده با آقایی ات ما را . . .