تنها در خانه

تنها در خانه

ادبیات
تنها در خانه

تنها در خانه

ادبیات

عجب خوش حال و شاد و سرفرازم

عجب خوش حال و شاد و سرفرازم

که با « پیرو » شدم دمساز بازم

نماید راه های خوب بر من

کند آسان ره و همواره روشن

غزل هایش تماماً نغز و شیرین

دوبیتی های او بر سینه تسکین

از او بهتر نباشد در ترانه

رباعی دارد آخر عاشقانه

چنان شعری سراید او بداهه

که هر شاعر سراید در سه ماهه

شده عادل خجل از شعر پیرو

که باشد شاد ، دل از شعر پیرو

اگر تنها در این خانه نشسته

تمام قفل غم ها را شکسته

ندارد هیچ غم از گفتن شعر

نیار هیچ کم از گفتن شعر

سراید شعر شیرین زود و آسان

کند روح تو را با شعر رقصان

قناعت کن تو عادل شعر بس کن

به عشق پیروت شعری هوس کن

به شعرت وصف خوبی های او گو

از آقای علی پیرو مدد جو . . 
(عادل فنائی)