برده ای از من قرار چشم من در انتظار
غم زتو کم باد عاشق بیقرارم بیقرار
چون کند قلبم دعا در انسجام عشق یار
روز و شب در انتظار زلف یارم بیقرار بیقرار
پاسخ:
قرار چشم شهلایت چه زیباست
غمت کم باد دنیایت چه زیباست
ثنایت می کنم پیرو همه عمر !
ثنای عادل این جایت چه زیباست . . .
چو باران به فنجان خالی نظر داشتم
به تنهائیی و فال او هم گذر داشتم
به قلب تپیده عرق روی گونه
بگفتم چه شد من ثمر داشتم