تنها در خانه

تنها در خانه

ادبیات
تنها در خانه

تنها در خانه

ادبیات

در انتهای جاده

  
حسرتی در قلب من پیدا نبود 

روزهایم چون شب یلدا نبود 

 

لحظه هایم پر تلاطم پر زنور 

آرزوهایم به جز رویا نبود 

 

تا که آمد سوختم از دیدنش 

در نگاهش شوقی از فردا نبود 

 

یک صدف پر بود  از دلواپسی 

گوهری رخشان ولی شیدا نبود 

 

لرزه ای با دیدنش در من گرفت

لرزه ای که در شب سرما نبود

 

رود گشتم در مسیرش لحظه ی 

غافل از آنکه دلش با ما نبود 

 آرمیتا مولوی

  http://sahel123.blogfa.com/

  ۲۲ مهر۱۳۹۴ | 8:32 | 


 

  

نظرات 2 + ارسال نظر
نیلوفر آبی دوشنبه 4 آبان 1394 ساعت 07:58 http://sahel123.blogfa.com

سلام استاد
چه ابتکاری به خرج دادید ...آفرین
صفحه ی سیاه دلم با کلیک چپ گلستان شد ...
آشنایی با شما باعث افتخار من است
لطفا این را خصوصی قلمداد کنید
ممنونم

سلام و دذود بر شما
خدمت شما بزرگان درس پس مدهم

نیلوفر آبی شنبه 2 آبان 1394 ساعت 22:16 http://sahel123.blogfa.com

سلام استاد خواهش میکنم ..باعث افتخار من ..
خیلی هم خوشحال شدم ...سپاسگزارم
ببخشید اگه دیر جوابتون و دادم

متشکرم ازینکه اازه دادین لطفتون پاینده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد