تنها در خانه

تنها در خانه

ادبیات
تنها در خانه

تنها در خانه

ادبیات

خوار شدم زار شدم

 

خوار شدم زار شدم مریض و بیمار شدم


ِز چه رو دود سیاه باز گرفتار شدم


زچه رو از من بیمار شب و روز دل ببری


دل من گر شده تیمار زچه بی عار شدم


لب بدادم به لبش تاکه سرمست شوم 


مست می گشتم و الوده  حال که بیدار شدم 


گوئیا مست شدم فارغ ازین هست شدم 


چشم بستم به همه شاعری بیمار شدم


انکه این دام نهاد برمن و ما ننگش باد 


که ا زین دام خبیث وای که بیزار شدم

نظرات 3 + ارسال نظر
لیلی شنبه 23 آبان 1394 ساعت 21:30 http://lovelyrain91.mihanblog.com

اشتباه اول من و تو یک نگاه بود

عشق ما از اولین نگاه اشتباه بود

گر چه باورت نمی شود ولی حقیقتی است

اینکه کلبه ی من از غم تو روبراه بود

می دویدم و میان کوچه جار می زدم

های های گریه بود و اشک و درد و آه بود

گاه گریه می شدیم و گاه خنده مثل شوق

این هم از تب همان نگاه گاه گاه بود

جنگ بر سر من و خدا و عشق بود سیب

سیب بی گمان در این میانه بی گناه بود

هر کجای شب که مثل سایه پرسه می زدیم

ردی از عبور سرد آفتاب و ماه بود

آفتاب من تویی و ماه من بگو چرا

با حضور آفتاب، روز من سیاه بود؟

اهل شکوه نیستم وگرنه آنهمه غروب

بر غریبی من و تو بهترین گواه بود

هرچه می دوم به انتهای خود نمی رسم

مانده ام کجا، کجای کار اشتباه بود
سلام .. ارادتمندم استاد آپم و منتظر حظور سبزتون

بنده خدا شنبه 23 آبان 1394 ساعت 15:42 http://rahe-rastegare.mihanblog.com/

گاهی هم
نه برای اینکه، دنبال ازدیاد نعمتیم
نه برای این‌که نشان دهیم آدم قدرشناسی هستیم
نه از ترس
نه از روی عادت
نه برای دل خودمان
و نه به هیچ‌خاطر دیگر


تنها برای خاطر دلِ خدا
بگوییم
الحمدلله …

الحمد الله الرب العالمین

عادل فنائی جمعه 22 آبان 1394 ساعت 01:55 http://adelfanaei.blogsky.com/

سلام . . .
همیشه سربلند و سرافراز باشید . غزل « خوار شدم زار شدم » مفهوم قشنگی دارد . موفق باشید . ولی خدا هیچ وقت نخواهد که شما خوار و زار شوید . خواست خدا این باشد که شما دوست و برادر گرامی ام جناب استاد کارگر ( پیرو ) همیشه سرور و سالار باقی بمانید . . .

ممنون از محبت شما دوست و استاد عزیز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد